تفاوت کودکان داستانخوان با کودکان دیگر چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۲۸۰۳۰
به گزارش خبرگزاری مهر، دومین نشست فصلی کمیته بررسی و انتخاب کتاب کانون پرورش فکری با موضوع «ادبیات داستانی کودک و رشد انواع تفکر» با سخنرانی نگین صدریزاده پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان دوشنبه ۲۵ دی برگزار شد.
صدریزاده در ابتدا به مباحثی همچون تلاش برای پرورش انواع تفکر متناسب با ظرفیتهای هر اثر داستانی، ارتباط با کودکان از طریق داستان با رویکرد فلسفه برای کودکان و شناخت مخاطب نهفته هر اثر و ایجاد فرصتهایی برای پویایی بیشتر مخاطب در فرایند ارتباط با کودک از طریق ادبیات داستانی پرداخت و گفت: تفکر فرایند گفتوگو در جمع است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: این مدل تقسیمبندی در انواع تفکر بسیار تکرار شده است و همین تکرار باعث یکسری اشتباههای شناختی شده است. به طور مثال تصور ما این است که تفکر خلاق و تفکر انتقادی در مقابل یکدیگر قرار دارند، در حالیکه اینگونه نیست. ما آدم متفکری که خلاق باشد اما ذهن انتقادی نداشته باشد نداریم یا برعکس؛ اینها همه با هم کامل میشوند. درباره تفکر مراقبتی کمتر صحبت شده است در حالی که بسیار اهمیت دارد. ذهنی که ارزش مسائل را درک نکند و نداند که درباره چه فکر کند، کامل نیست. ما فکر میکنیم هر نوآوری خلاقانه است در صورتی که اگر چیزی بسازیم که کارآمد نباشد و مسئلهای را حل نکند، ارزشمند نیست. تفکر خلاق در حوزه علم هم نقش پررنگی دارد، در حالی که بسیاری فکر میکنند، این تفکر در عرصه هنر و ادبیات پررنگ است.
این پژوهشگر در ادامه گفت: تفکر شامل مهارتهای ذهنی بنیادینی میشود که این مهارتها را میتوان با دو هدف متفاوت به کار برد. یکی خودمحوری است که مجموعهای از مهارتهای سطح پایین استدلالی و فاقد مهارتهای سطح بالا و ارزشهای تفکر هنر است. پیروزی در مشاجرات بدون در نظر گرفتن عقاید مخالف و اشتباهات مشهود در تفکر و عدم پایبندی به اصول اخلاقی، برانگیختن احساسات به گونهای ماهرانه برای تحریف واقعیت است. انصافورزی مدل بعدی تفکر است که متفکر مسئولانه فکر میکند و سعی میکند نظر دیگران را درک کند. آماده گوش دادن استدلالهایی است که قبول ندارد. منتظر به دست آوردن استنادات است و شواهد را میسنجد. متفکر منصف به جای استفاده از تفکر برای فرار از حقیقت به شیوه اخلاقی از تفکر خود بهره میبرد.
صدریزاده گفت: ما به خاطر نوع کارمان با کودک و نوجوان، تفکرمان خلاق است و هویت ما بهگونهای ساخته شده که ذهن ما به شدت این فضائل فکری را با خود به همراه دارد. هر چیزی لزوماً خلاقیت نیست و اگر چیزی را در مسیر خلاقیت بسازم که برخواسته از تفکر انتقادی نباشد و منجر به کاری بشود که مسالهای را حل نکند، قطعاً مسیر اشتباه را رفتهایم. بهطور مثال شما میتوانید یکسری وسایل را با هم ترکیب کنید که اتفاقاً هیچ کاربردی ندارد بنابراین نمیتوان آن را خلاق نامید. واژه خلاقیت زیاد به کار برده شده است و نیاز دارد تا دقیقتر به آن بپردازیم چرا که اینجا بحث تفکر است. یک تفکر قوی شامل ویژگیهایی همچون شهامت فکری، تواضع فکری، عدالتخواهی و انصاف فکری، همدلی فکری، پشتکار و استقلال فکری و صداقت فکری است. علاوه بر این دورویی و بزدلی فکری، عدم انعطاف فکری، بی انصافی فکری، دنباله روی فکری، تنبلی فکری، خود محوری و تکبر فکری از جمله نکتههایی است که متضاد فضائل فکری هستند.
ایننویسنده درباره رویکرد فلسفه برای کودکان و نقش ادبیات داستانی گفت: کودکان داستان خوان دارای جنبههایی از دانش، مهارت یا تسلط هستند که کودکان دیگر ندارند. این کودک شناخت ساختار، اهداف، سبک ادبی، دانش زبانی، مهارتهایی مانند پرسش و مباحثه درباره متن، کاوش داستان، تعمیم به مسائل دیگر را در نظر میگیرد. همچنین ورای هر داستان ارزشمندی، مفهوم استعاری عمیقی نهفته است. کودکان در مواجهه با داستان میآموزند که چگونه لایههای پنهان داستان را کشف و مهارت تفسیر و استنباط حل مسئله را در خود پرورش دهند. روایت داستان، تغییرهایی در ساختار ذهنی کودک ایجاد میکند، فرایند اصلاح ساختارهای فکری پیشین و ایجاد ساختارهای جدید بر مبنای ایجاد آگاهانه یک جو نامتعادل، مفاهیم آموزشی تفکر، بسیار انتزاعی هستند و هرچه سن یادگیرندگان پایینتر باشد، درک و برقراری ارتباط با صحبتهای نظری و انتزاعی دشوارتر خواهد بود.
وی افزود: جهان روایتها و داستانها این روایتهای انتزاعی را ملموس میکند، چرا که برای کودک بسیار پیچیده است و تفکر نیز در این حوزه است پس ناچاریم به روایتها پناه آوریم که ممکن است در یک عکس، بازی، نقاشی و… باشد که در داستان به شدت قوی است. ما فرصت تمرین کردن تفکر را برای کودک فراهم میکنیم. نقش مربی تسهیلگر به شدت سختتر از مربی مداخلهگر است، چرا که شرایط و فرصت را فراهم میکند. حکمای ما به خوبی میدانستند که باید از طریق داستان و حکایت با کودک ارتباط برقرار کنند و به شکل نامحسوس آموزش دهند، نمونه بارز آن قابوسنامه است. کتابهایی که آموزش ماندگار در آن وجود دارد کلیله و دمنه، گلستان، مثنوی و… از این دست آثار هستند که میتوان گفت قلههای شکوهمندی هستند که باید روی آنها بسیار کار کرد.
صدریزاده در بحث آسیبشناسی این رویکرد گفت: داستان در اینجا ابزار است و سکوی پرشی است برای کندوکاو در صورتیکه کسانی که با ادبیات و داستان عجین هستند، ناراحت میشوند چرا که دیگر داستان نیست. وقتی متنی را میخواهید انتخاب کنید اول اصالت ادبی آن را در نظر بگیرید. زمانی که تثبیت شد این متن ارزشمند است و این آسیب کمتر متوجه آن میشود. از سوی دیگر ظرفیتهای موجود در داستان را بسنجید، به داستانها برچسب نزنید و بدانید که برای چه از آن استفاده میکنید. در پایان به عنوان هنرمند و کسی که اثری را خلق میکند سفارشنویسی نکنید، چرا که داستان خوبی از آب در نمیآید. البته گاهی بر اساس موضوعهای مختلف داستان مینویسیم که با سفارشی بودن تفاوت دارد.
این پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان درباره تواضع فکری و تکبر فکری گفت: آگاهی از محدودیتها و گستره بیاطلاعی، خودآگاهی از گرایشها و تعصبهایی که ممکن است سبب خودفریبی شود. به معنی بی شهامتی یا مطیع بودن نسبت به معنی بری بودن از لافزنی، فریب وجود بنیانهای منطقی در باورها تواضع فکری را با خود به همراه دارند. تکبر فکری اما موجب قضاوت سریع میشود، چرا که به قضاوت خود مطمئن هستیم و همین گرایش با منصف بودن مغایرت دارد. از سوی دیگر این تفکر اطلاعات محدود را به سرعت تعمیم میدهد. همچنین باورهای غلط، سوءبرداشتها، تعصبها، تبلیغات و نادانی به صورت بدیهی جلوهگر میشود و هنگام مواجه با پرسش، معیوب بودن تفکر خود را نمیپذیرد. تکبر فکری لزوماً به شکل گستاخی و غرور نمایان نمیشود، بلکه ممکن است به نظر بسیار متواضع برسد.
وی افزود: شهامت فکری مواجه روشن و دقیق با ایدههایی که هیچوقت به آنها گوش نداده یا به آنها احساس منفی شدیدی دارد، است. در واقع پرهیز از رویکرد منفعلانه و بدون تفکر در مقابل تلقین و تبلیغات گسترده و موجی است. بزدلی فکری ترس از ایدههایی که با ایدههای فرد هماهنگی ندارد، و فرد حمله به ایدههایش را حمله به هویت خود میداند. ترس از مجازات، عدم توافق با گروه و طرد شدن از سوی جریان فکری غالب از دیگر ویژگیهای این نوع تفکر است. هر جریانی در اوج خود به ضد خود نزدیک میشود و باید این نکته را مد نظر قرار دهیم. چرا که خطری است که هم کودکان و هم نوجوانان را تهدید میکند و حتی رسانه نیز آن را پررنگ میکند. همدلی فکری قرار دادن خود در موقعیت دیگران است. ما استدلال خود را داریم و اگر بتوانیم مفروضات دیگران را بازیابی کنیم و بر آن اساس استدلال داشته باشیم موفق هستیم و همدلی فکری ایجاد میشود. جامعه ما امروز به متفکران مثبت نیازمند است. «هجده + دو دارکوب»، «کی همه چی را بلده؟» و «تیغ تیغو» از جمله کتابهایی هستند که در این زمینه نوشته شدهاند.
صدریزاده در پایان، درباره صداقت فکری گفت: صادق بودن و آگاه بودن نسبت به تفکر خود و تشخیص ناهمخوانی که در افکارمان هست را درک کنیم. اما دورویی فکری همراه است با تناقض و ناهمخوانی عمیق در افکار و عدم حساسیت و آگاهی نسبت به تناقضات اندیشه و رفتار که در نتیجه عدم توانایی اندیشیدن در این زمینه را به همراه دارد. پشتکار فکری شامل تمایل به ادامه راه از میان پیچیدگیهای فکری است که به رغم ناکامیها پیروی از اصول منطقی در صورت مواجهه شدن با مخالفتهای غیر منطقی دیگران را به همراه دارد. میداند که برای رسیدن به ادراک با بینش درست باید مدت زمان طولانی را با سردرگمی و پرسشهای حل نشده دست و پنجه نرم کند. در نقطه مقابل تنبلی فکری است که تمایل به تسلیم شدن، عدم قدرت تحمل در برابر رنج و ناکامی را دارد.
کد خبر 5995405 زینب رازدشت تازکندمنبع: مهر
کلیدواژه: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ادبیات کودک و نوجوان کودکان نوجوانان معرفی کتاب کتاب و کتابخوانی انقلاب اسلامی ایران محمد مهدی اسماعیلی فلسطین دفاع مقدس بازی های رایانه ای انتشارات کتاب جمکران رونمایی کتاب کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور نهمین جشنواره بازی های رایانه ای فجر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نقد کتاب اسرائیل صدری زاده برای کودک مهارت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۲۸۰۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تفاوت ثبت اطلاعات توسط صنف طلافروشان با سایر اصناف در سامانه جامع تجارت
به گزارش قدس خراسان، دهم دی ماه سال پیش، خبر به تعویق افتادن سه ماهه ثبت اطلاعات و سرمایه طلافروشان در سامانه جامع تجارت توسط رئیس اتحادیه طلا و جواهر تهران پس از اعتراض طلافروشان در کشور به اجرای این قانون رسانهای شد و این موج از اعتراضات با اعلام بررسی و رفع ابهامات پیش آمده توسط مراجع ذیصلاح فروکش کرد.
پس از اتمام این مهلت به ویژه در روزهای اخیر، با بسته شدن درب مغازههای طلافروشی توسط صاحبان آنها، دوباره موجی از اعتراضات به اجرای این قانون در برخی از شهرهای کشور از جمله تهران، مشهد، اصفهان و شیراز شکل گرفت که واکنشهای مختلفی را به دنبال داشت.
طلافروشان ادعا میکنند چون طلا یک کالای سرمایهای است و مانند سایر کالاها مصرفی نیست، نباید صاحبان آن به دلایل امنیتی به صورت شفاف آن را بیان کنند، هرچند گمانهزنیهایی در خصوص ترس از رصد مالیاتی در میان فعالان در حوزه طلا و جواهر وجود دارد.
از سوی دیگر، متولیان این قانون دلیل اصلی ثبت اطلاعات در سامانه جامع تجارت را مبارزه با قاچاق و شفافیت در رصد طلا به عنوان یک سرمایه ملی عنوان میکنند. در بررسی دلایل اصلی ثبت اطلاعات فعالان حوزه طلا و جواهر در سامانه جامع تجارت، سرپرست کمیسیون مبارزه با قاچاق کالا و ارز خراسان رضوی در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: در ماده ۱۸ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، شرایط کالاها به تفکیک بیان شده که برای هر کالا چه حکمی در خصوص بحث قاچاق وجود دارد که کالاهای مطرح شده شامل کالاهای مجاز، مجاز مشروط و کالاهای دارای یارانه است.
سعید سبزه محمدی اضافه میکند: در یکی از تبصرههای ماده ۱۸ دستورالعمل مربوط به وظایف متولیان هر یک از بخشهای کالاهای دارای زنجیره تأمین مشخص شده که این دستورالعمل توسط هیئت وزیران تهیه و ابلاغ شد و این دستورالعمل جامع و اولیه تبصره ۴ ذیل ماده ۱۸ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز نامیده شده است.
ثبت اطلاعات کالاهای مختلف، متفاوت است
وی توضیح میدهد: در اصلاحیه ماده ۲ دستورالعمل تبصره ۴ ماده ۱۸، وزارتخانههای مختلف و ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز موظف شدهاند کالاهایی را که دارای زنجیره تأمین و فراوانی قاچاق هستند، به عنوان کالاهایی که باید در سامانه جامع تجارت ثبت شوند، تعریف کنند. ما کالاهایی داریم که از لحظه ورود به کشور یا تولید در داخل، زنجیره تأمین دارند که باید مشخص شود یک کالا در هر مرحله به کجا میرود تا به مصرفکننده نهایی برسد.
سرپرست کمیسیون مبارزه با قاچاق کالا و ارز خراسان رضوی، گروه کالاهای سوخت و دارو را از نخستین گروههای تعریف شده در این قانون میداند و عنوان میکند: هفتمین گروه کالایی تعریف شده، گروه کالایی فلزات گرانبها و گوهرسنگها بود که ضوابط اختصاصی این گروه کالایی در ذیل این دستورالعمل در مرداد ۱۴۰۱ توسط رئیس جمهور ابلاغ و اجرای آن از مهر ۱۴۰۱ الزامی شد. در این ضوابط اختصاصی، فلزات گرانبها و گوهرسنگها در چند طبقه دستهبندی شدهاند که برای هر طبقه یک بازه زمانی شروع و اجرا مشخص شده است.
سبزه محمدی ضمن اشاره به تفاوتهای موجود میان گروه کالاهای متفاوت خاطرنشان میکند: هدف از این اتفاق، مشخص بودن گردش کالا در هر قسمت از زنجیره تأمین است و ما نمیتوانیم همه کالاها را مثل هم ببینیم. به عنوان مثال دارو با دام متفاوت است و هر کدام از گروههای کالایی شرایط خودشان را دارند که این موارد باید در زنجیره تأمین حفظ شوند. با توجه به شرایط ارزی و اقتصادی که در کشور حاکم است و همچنین زیورآلات طلا و به ویژه شمش که به عنوان ذخایر راهبردی کشور محسوب میشوند و در گروه فلزات گرانبها و گوهرسنگها مشمول قاچاق ورودی زیورآلات و خروج شمش و زیورآلات هستیم، شفافیت در زنجیره تأمین میتواند به پیشگیری و مبارزه هدفمند و هوشمند با قاچاق این گروه کالایی کمک قابل توجهی کند. از این رو به منظور کاهش هزینههای مبارزه با قاچاق کالا این دستورالعمل برای این گروه کالایی تعریف شد.
راه شناسایی کالای قاچاق
وی ادامه میدهد: برای ورود شمش طلا به کشور همه گونه معافیت در نظر گرفته شده؛ اما از لحظه ورود این شمش باید مشخص باشد که به کجا میرود و سرنوشت آن چیست. در نهایت ما با شفافیت در این زنجیره روبهرو هستیم و هرگونه کالایی که خارج از این زنجیره شناسایی شود، مشمول کالای موضوع قاچاق خواهد بود.
سرپرست کمیسیون مبارزه با قاچاق کالا و ارز خراسان رضوی با ارائه تعریفی درباره کالای قاچاق تشریح میکند: کالاهای شناسایی شده خارج از این زنجیره، قاچاق نیستند چون کالای قاچاق کالایی است که الزامات ورود و خروج گمرکی برای آن رعایت نشده و به آن قاچاق محرز میگویند؛ اما کالای موضوع قاچاق، کالایی است که ضوابط مربوط به خرید، فروش، حمل یا نگهداری آن براساس ضوابط ابلاغی رعایت نشده باشد و به عبارتی مشمول جرایم قاچاق کالا و ارز میشود. بنابراین برای هر مرحله از زنجیره تأمین الزاماتی تعریف شده که از لحظه ورود باید در سامانه جامع تجارت ثبت شود.
اتصال سامانه مؤدیان مالیاتی به سامانه جامع تجارت
سبزه محمدی به اجرایی شدن ثبت اطلاعات در سامانه جامع تجارت در سایر گروههای کالایی اشاره میکند و میگوید: هدف از این سامانه این نیست که ارتباطی با سامانههای دیگر داشته باشد؛ ولی نکتهای که به وجود آمد چون در سامانه مؤدیان مالیاتی باید به صورت جدا اطلاعات ثبت میکردند و در سامانه جامع تجارت همین ثبت اطلاعات وجود داشت، یکی از نگرانیهایی که خود اصناف مطرح کردند، تکرار این فرایندها بود و در حال حاضر براساس ابلاغهای صورت گرفته، کسانی که در سامانه جامع تجارت کالا را ثبت کنند، الزامی برای ثبت در سامانه مؤدیان مالیاتی ندارند و سامانه مؤدیان میتواند اطلاعات لازم را از سامانه جامع تجارت برداشت کند و یکی از دلایل به تعویق افتادن ثبت اطلاعات در پایان سال گذشته، ایجاد این امکان بود.
وی ادامه میدهد: شفافسازی به نفع اصناف خواهد بود چون این گلایهمندی وجود دارد که به اصناف مالیاتی بیشتر از آنچه باید پرداخت کنند، تحمیل میشود. با ثبت فعالیت و اطلاعات در سامانه جامع تجارت و تعریف شفاف گردش کالا حتی اگر مالیات بیشتری مطالبه شود، براساس اسناد موجود در سامانه جامع تجارت، امکان اعتراض مستدل برای کاهش مالیات وجود دارد.
مدارا با طلافروشان
سرپرست کمیسیون مبارزه با قاچاق کالا و ارز خراسان رضوی به توضیح دو تفاوت ثبت اطلاعات توسط صنف طلافروشان با سایر اصناف در سامانه جامع تجارت میپردازد و میگوید: هر یک از گروههای کالایی خصوصیات منحصر به خود را دارند؛ اما در گروه کالایی فلزات گرانبها دو مسئله وجود ندارد؛ یکی ثبت انبارها به دلیل موضوعات امنیتی و دوم ثبت کد شناسه و کد رهگیری که به اجرای آن ملزم نشدهاند.
وی تشریح میکند: ماده ۱۳ قانون مبارزه با قاچاق کالا برای لوازم یدکی، لوازم خانگی، آرایشی و بهداشتی و سایر کالاها کد رهگیری و شناسه را برای هر قطعه کالا علاوه بر اجرای موضوع تبصره۴ ماده ۱۸ الزامی کرده که فعالان مربوطه برای هر قطعه کالا باید کد شناسه را بگیرند و ثبت کنند و این مسئله هنوز مشمول فلزات گرانبها نشده و فلزات گرانبها فقط در قسمت ثبت در سامانه جامع تجارت و شفافیت در گردش کالا ثبت میشوند و ضرورت همه این کارها پیگیری و مبارزه هدفمند و سیستماتیک با مسئله قاچاق کالا و ارز است.
سرپرست کمیسیون مبارزه با قاچاق کالا و ارز خراسان رضوی میگوید: در پاسخ به اینکه طلا یک کالای سرمایهای است و نباید ثبت شود، این پرسش مطرح میشود که چرا گردش کالای سرمایهای نباید ثبت شود و چه تفاوتی با بقیه کالاها دارد؟ در بحث املاک که یک کالای سرمایهای است، سامانههای مربوط در حال شفافسازی هستند. بحث ما سرمایهای بودن یا نبودن یک کالا نیست؛ بحث این است که جریان گردش کالا به عنوان یک کالای راهبردی برای ما شفاف باشد.
تأمین مالی قاچاق با طلا
وی اضافه میکند: با توجه به ماهیت فلزات گرانبها به ویژه طلا که کالای سرمایهای است در مواردی مانند تروریسم، پولشویی و قاچاق، تنها دلار یا ریال مورد استفاده نیست و از طلا هم استفاده میشود و پروندههای مشابه زیادی وجود دارد که از طلا به عنوان تراکنش و تأمین مالی و موارد خارج از عرف در قاچاق و سایر موارد استفاده شده و اگر شفافیت در گردش کالا ایجاد شود، موجب پیشگیری هدفمند از این مسائل هم خواهد شد.
سبزه محمدی ادامه میدهد: سامانه جامع تجارت و اجرای ضوابط اختصاصی گروه کالایی فلزات گرانبها و گوهرسنگها از مهرماه ۱۴۰۱ لازمالاجرا شده و از این تاریخ تا به امروز اطلاعرسانیها، تبیین، تشریح و آموزشهای متعدد به اتحادیهها در ردههای مختلف چند نوبت در سال ۱۴۰۱ و در نیمه دوم ۱۴۰۲ انجام شده و یک سال و نیم هم فرصت داده شد که در هیچ گروه کالایی این فرصت اختصاص داده نشد و به طلافروشان گفتیم تا در هر مرحله از ثبت به اشکال برخوردند، برای رفع آن اقدام میکنیم و باید گفت مصوبات هیئت وزیران در حکم قانون بوده و قانون هم لازمالاجراست مگر اینکه نقض این قانون ابلاغ شود. پس در اجرای این قانون همه کمک کنیم تا مشکلات کمتری داشته باشیم.
سرپرست کمیسیون مبارزه با قاچاق کالا و ارز خراسان رضوی در پایان قانون را فصلالخطاب همه موارد میداند و تأکید میکند: اگر نسبت به اجرای هر فرایند قانونی که در کشور ابلاغ میشود، نظر و ملاحظهای وجود دارد، فرایند رفع این مسئله مبادی قانونی هستند و نحوه اصلاح آن هم معلوم است.
طاهره فجرداودلی